رابطه عجیب هیأت رئیسه با ابهامات مالی؛ با بریز و بپاش تاج مشکلی نداریم!
«بریز و بپاشهای مالی»، یکی از اصلیترین دلایلی بود که هیأت رئیسه وقت فدراسیون فوتبال در جلسه 28 بهمن 1400 برای برکناری شهاب عزیزیخادم از ریاست فدراسیون فوتبال مطرح کرد. افشای فیشهای حقوقی عزیزیخادم و نزدیکانش در فدراسیون فوتبال با عدد و رقمهای دقیق و همچنین پاداشهایی که آنها بابت صعود تیم ملی فوتبال ایران به جام جهانی دریافت کرده بودند، تا روزها نقل محافل فوتبالی بود و شهاب عزیزیخادم را پای میز محاکمه کشانده بود.
افرادی مثل احسان اصولی، میرشاد ماجدی، طهمورث حیدری، خداداد افشاریان، بهرام رضاییان و احمدرضا براتی که زیر برگه عزل عزیزیخادم را امضا کردند و استدلال خود را ابهامات مالی او میدانستند، همان زمان هم پاداش صعود تیم ملی به جام جهانی را دریافت کرده بودند اما نسبت به حقوق دریافتی عزیزیخادم و حضور همراهان و دوستان غیرفوتبالی رئیس فدراسیون فوتبال در بحرین معترض بودند. بسیاری از مواردی که درباره عزیزیخادم هم مطرح میشد، اینقدر حیاتی و منطقی به نظر رسیده بود که همه اعضای هیأت رئیسه را برای امضای حکم عزل رئیس در سال حساس جام جهانی متقاعد میکرد. چرا که همان زمان هم بسیاری از کارشناسهای مدیریتی و فوتبالی در میان نظراتی که درباره این برکناری داشتند، به این نکته مهم اشاره میکردند که ای کاش هیأت رئیسه چنین تصمیم مهمی را به زمانی بعد از جام جهانی موکول میکرد تا تیم ملی آسیب کمتری ببیند. با این حال اما لابد هیأت رئیسه اینقدر به این ابهامات مالی حساس بود و آن را مانع فعالیت سالم فدراسیون فوتبال میدید که عزل رئیس را در اولویت قرار داد.
شهاب عزیزیخادم عزل شد و مهدی تاج به رغم همه ابهامات مالیاش در پرونده ویلموتس، با وعده حضور کارلوس کیروش و موفقیت در جام جهانی رئیس فدراسیون فوتبال شد. اگر در آن برهه کسی میپرسید بر چه اساس کسی که فاجعه ویلموتس را به بار آورده باید دوباره رئیس فدراسیون فوتبال شود، لیستی از توجیهها و بهانههای مختلف را مطرح میکردند. غرامت پرونده ویلموتس که بخشیده نشد، تیم ملی هم با کیروش از گروه خود صعود نکرد اما از همه اینها مهمتر اینکه بریز و بپاشهای مالی به همان شدت و چه بسا شدیدتر از دوران ریاست شهاب عزیزیخادم پابرجا ماند. اگر عزیزیخادم هیأت 50 نفره از دوستان سیاسیاش را به بحرین برد، تاج در قطر میزبان بیش از 5 برابر این تعداد از دوستان غیرفوتبالی بود. آیا این افراد و دوستان غیرفوتبالی با هزینه شخصی خودشان به قطر آمده بودند؟ چرا تاج درباره شمار زیادی از افراد غیرفوتبالی و دوستانش در قطر توضیحی نمیدهد؟
درباره پاداشی که بار دیگر بین اعضای هیأت رئیسه تقسیم شده چطور؟ اعضای هیأت رئیسهای که پاداش صعود گرفته بودند و درباره اهدای پاداش صعود به نزدیکان عزیزیخادم، انتقاد داشتند، امروز مشکلی با دریافت پاداشهای 15 هزار دلاری ندارند؟
پاداشی که فیفا برای توسعه فوتبال در کشورها به فدراسیونها میپردازد، چرا باید نصیب اعضای هیأت رئیسه فدراسیون شود؟ آن هم درست به همان میزان که به بازیکنان تیم ملی پرداخت شده است؟ در حال حاضر به جز کیروش که 25 هزار دلار پاداش حضور در مرحله گروهی جام جهانی را دریافت کرده است، بازیکنان، کادرفنی و همچنین اعضای هیأت رئیسه، نفری 15 هزار دلار پاداش گرفتهاند. سایر مسئولان نزدیک به تیم ملی، افرادی مثل مهدی خراطی هم کمترین میزان را که 10 هزار دلار پاداش بوده، دریافت کردهاند. اسم اینها اگر بریز و بپاش مالی نیست، پس چیست؟ اعضای هیأت رئیسه که به مسائل مالی حساس بودند، الان با این بریز و بپاشهای مهدی تاج مشکلی ندارند؟ یا مشکل آنها فقط این بوده که چه کسی این بریز و بپاشها را انجام میدهد؟ مهدی تاج یا اعضای هیأت رئیسه در این رابطه پاسخی ندارند یا در حال حاضر پاسخگویی به نفعشان نیست؟